ابوالفضلابوالفضل، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 13 روز سن داره

ابوالفضل هدیه خدا

پسرم 10 ماهه شد

پسرم ٢٦ خرداد ١٠ ماهت تمام شد حسابی شیطون شدی و من خیلی کم فرصت میکنم که پای اینترنت بشینم وخاطراتت رو ثبت کنم الان هم اومدی بغلم و یکی از دکمه های لپ تاپ رو کندی حالا به باباجون چی بگیم  امروز هم بردمت بهداشت و اما از شیطنتهات دیروز رفتی اتق خواب مامان بابا در رو از رو خودت بستی و از کشو بابا جون لباسهاشو بیرون ریختی وای خدا الان هم رفتی سراغ سیم سیار تلویزیون البته تو برق نیست فعلا مشغول اون هستی دیشب بالاخره گذاشتمت تو روروک از امیرعلی گرفتیم اخه دکتر گفته بهتره از روروک استفاده نشه تو هم زیاد خوشت نیومد اخه اینجوری راحت تر همه جا میری و با روروک دست و پات بسته است دورت بگرده مادر ...
29 خرداد 1390

بدون عنوان

عزیز مادر چندروز دیگه ١٠ ماهت تمام میشه حسابی شیرین شدی بابابزرگ زود به زود دلش برات تنگ میشه و میگه ابوالفضل را بیارین ببینم چون چندروز مسافرت همش بغل بابابزرگ بودی  و خیلی هم پسر خوبی بوده و هستی دورت بگرده مادر
24 خرداد 1390

یک مسافرت کوچولو

پسرم برای تعطیلات  یعنی از ١٢ خرداد برای ٤ روز همگی با پدربزرگ مادربزرگ عمه نازی ارین عمو اصغر و عمو محسن به سمت شهرکرد و گهرو رفتیم این دومین سفر خارج از استان که رفتی اولی ٤ ماهه بودی و به تهران رفتیم این ٤ روز هم خیلی خوش گذشت و تو خیلی پسر گلی بودی اصلا هم مامان و بابا رو اذیت نکردی هر جا میرفتیم هم بغل بابابزرگ بودی
18 خرداد 1390

بابا جون

بابا جون یکبار هم شما واسه ابوالفضل بنویس چی میشه؟ شما که تو ادره میخونی وبلاگ پسرت رو یک چیزی هم بنویس منتظریم هاااااااااااااااااااااااااااااا
4 خرداد 1390

روز مادر

روز مادر مبارکککککککککک امسال دوتا کادو گرفتم هم پسرم هم بابا جون قربونتون برم که مامان رو سورپرایز کردین دیروز تو بغل بابا با سروصدا اومدین و کادو دادین دورت بگرده مادر امسال همه روز مادر رو بهم مضاعف تبریک گفتن چرا که مادر شدم وای چه لذتی داره در کنارمادر خودم و پسرم باشم دل خاله فروغ خاله مهسا و دایی فرشید آب که فقط من از این موهبت برخوردارم ...
4 خرداد 1390
1